چکیده مقاله :  بحث انتقادات به معماری مدرن، از منظر دکتر مزینی، بخش اول از خلاصه فصل اولِ کتاب از زمان و معماری، است.

خلاصه کتاب از زمان و معماری
خلاصه کتاب از زمان و معماری

خلاصه فصل اول کتاب از زمان و معماری، فصل اول،بخش اول :

موضوع فصل اول کتاب از زمان و معماری، نوشته دکتر منوچهر مزینی،عمدتا حول بحث انتقادات و اعتراضات دهه ۵۰،۶۰ میلادی به معماری مدرن است.

درنیمه دوم قرن بیست، بعد از گذشت حدود نیم قرن، به تدریج اعتراضات به کیفیات فضاییِ حاصل از معماری مدرن، شدت بیشتری گرفت. یکی از جریانات معترض، مکتب فرانکفورت است که در مقاله ای جداگانه به کمّ و کیف آن خواهیم پرداخت.

از جمله انتقاداتِ دیگر به معماری مدرن از حدود ۱۹۶۰ آغاز شد که که باعث به وجود آمدن اولین جرقه های جریان مکتب پست مدرن در معماری شد. دکتر مزینی در فصل اول کتاب از زمان و معماری، به طور مفصل درباره چگونگی شکل گیریِ این اعتراضات و انتقادات، صحبت می کند.

کتاب از زمان و معماری کتابی است درباره تاثیر مدرنیسم در معماری؛این جمله دکتر مزینی می تواند چکیده و عصاره کل کتاب باشد :  مدرنیسم، معماری را از قیود گذشته رهانید. از تمام قیودی که به کار معمار، محدودیت می داد و تمام قیودی که زندگی گذشته را محدود و معذب می کرد.

“مدرنیسم، معماری را از قیود گذشته رهانید. از تمام قیودی که به کار معمار، محدودیت می داد و تمام قیودی که زندگی گذشته را محدود و معذب می کرد.”  از زمان و معماری، دکتر مزینی.

سخن آغازین :

در فصل اول کتاب از زمان و معماری، دکتر مزینی بیان می دارد تصور غالب درباره معماری مدرن اینگونه بود که معماری مدرن در همان راههایی گسترش خواهد یافت که پیشگامان معماری مدرن، آنها را یافته و گشوده بودند. در حالیکه در سال های ۱۹۶۰، سکون و پرسشی بر معماری مدرن، مستولی می شود و بعد از آن دگرگونی هایی غیرقابل پیش بینی رخ می دهد.

منظور دکتر مزیّنی از دگرگونی های غیرقابل پیش بینی، اعتراضات به معماری مدرن و ظهور معماری پست مدرن است. البته به باور او پیوند این گرایش ها با معماری مدرن، غیرقابل انکار است و بنابراین مرگ ناگهانیِ معماری مدرن،آنچنان که چارلز جنکز مطرح کرده، صورت نگرفته است.

دکتر مزینی در این رابطه  بیان می دارد حتی عده ای از مروجینِ معماری مدرن، این دگرگونی ها را پیش بینی کرده بودند؛ به طور مثال، گیدئون در کتاب فضا، زمان، معماری درباره آنها صحبت می کند و حتی عده ای از آنها را تا جائیکه به گرایش های معماری مدرن، به ویژه گرایش های معمار محبوبش، لوکوربوزیه، نزدیک باشد، می پذیرد.

دکتر مزینی در ادامه به بحث درباره شروع این دگرگونی ها می پردازد که با اعتراض به معماری مدرن و کیفیات حاصل از آن، آغاز می گردد. دلیل این اعتراضات را نیز عمدتا این مسئله می داند که معماری مدرن با مردم و خواستهای آنها، بیگانه است و پاسخگوی زندگیِ مردم نیست و در مواردی به خاطر آزادی در استفاده از مصالح جدید و فرم های تازه، بی کیفیت، خسته کننده و سرسام آور است.

دلیل انتقادات به معماری مدرن
دلیل عمده انتقادات به معماری مدرن

 

۱. جین جیکبز :

دکتر مزینی در فصل اولِ کتاب از زمان ومعماری، نخستین معترضِ آشکار به معماری مدرن را، خانم جین جیکبز می داند که در کتاب خود به نام ” مرگ و زندگیِ شهرهای بزرگ آمریکا“، به شهرسازیِ مدرنِ آمریکا، انتقاد می کند؛ که به نوعی اعتراض به معماری مدرن است. چرا که در این زمان معماری مدرن، به دلیل عدم توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی، متوجه شهرسازی شده بود و شهرسازی نوعی مظهر تکامل یافته و جامع معماری بود.

خانم جکبز در این کتاب، مجریان طرح های شهرسازی را “معماران مامورِ طرح“(project architects) می خواند.

خلاصه اعتراض او این است که شهرهای بزرگ آمریکا، زندگی واقعی و طبیعی خود را از دست داده اند؛ آن هم به دلیل طرح های ناروایِ تئوریسینهای شهرسازی، که اکثرا معماران مدرن بودند و در طرح های خود از مظاهر پیشرفت های عصر مدرن پیروی می کردند.

۲. نمایشگاه “معماریِ بدون معمار” :

سه سال بعد از انتشار کتاب خانم جکبز، یعنی در ۱۹۶۴، موزه هنرهای مدرنِ نیویورک، نمایشگاهی برگزار کرد با عنوانِ “معماریِ بدون معمار”، که کتاب این نمایشگاه را با همین نام، دکتر برنارد رودوفسکی، منتشر کرد؛ هدف این نمایشگاه و کتاب، تلویحا رهاییِ معماری از معماران مدرن بود.

این نمایشگاه شامل عکس هایی از معماری نقاط مختلف جهان بود که معماریِ خود ساخته و بدون دخالت معمار را در نقاط مختلف جهان، نشان می داد که بیشتر در معماری بومی و محلی و احیانا روستایی، متجلی است.

به اعتقاد مزینی، پیش فرض ذهنیت کسانی که نام این نمایشگاه را معماریِ بدون معمار گذاشته اند، این است که آنها معمار را صرفا فردی تحصیل کرده می دانند که دارای تحصیلات آکادمیک است. در این صورت نام معماریِ بدون معمار، لفظی شایسته برای عکس های این نمایشگاه می باشد.

اما در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه، معمار کسی است که به تجربه و یا شاگردی در نزد استاد و سینه به سینه، معماری را آموخته و این به آن معنا نیست که در این کشورها، معماری بدون وجود معمار، صورت می گیرد؛ بلکه معمار از راه و طریقی جدا از تحصیلات دانشگاهی، در معماری بصیرت یافته است و اتفاقا اگر معماری را پاسخ به نیازهای همه جانبه مخاطب بدانیم، این دسته از معماران، از آنجا که در طرح های خود، به معماریِ بومی و تدابیر محلی و نیازهای مخاطب، پاسخ می دهند، معمارانی تمام عیاراند.

به همین دلیل، دکتر مزینی، عنوان “معماری بومی” و یا “معماری مردمی” را لفظ مناسب تری برای این نمایشگاه می داند. به این ترتیب، دکتر مزیّنی، این اقدام موزه هنرهای زیبا و این عنوانِ معماریِ بدون معمار را بی تردید، نشان از عدم رضایت از معماری مدرن می داند.

۳. تام وُلف، روزنامه نگار و نویسنده :

اعتراضات غیرعلنی و غیرمستقیم جیکبز و نمایشگاه معماری بدون معمار با انتشار کتابِ ” از خانه ساختمان تا خانه خودمان” در ۱۹۸۱، تبدیل به اعتراضی علنی و مستقیم شد.

مولف این کتاب، تام وُلف، روزنامه نگار و نویسنده ای نسبتا مطلع از اوضاع و احوال معماری بود. در همین زمان یعنی در ۱۹۸۱، ونتوری و جنکز نیز مخالفت خود را با معماری مدرن، آغاز کرده بودند؛ و مورد حمایت وینسنت اسکالی قرار گرفتند.

اسکالی منتقد و استاد تاریخ معماری بود که ابتدا خود از مبلّغانِ معماری مدرن و از طرفداران لوکوربوزیه بود؛ اما در ادامه تغییر موضع داد و از جنبش ضد مدرن حمایت کرد.

ولف نگاه خبرنگاریِ خود را چاشنیِ اعتراضش کرده و سه پیشگامِ معماری مدرن را با طنزی تلخ، مورد انتقاد قرار می دهد. او به طعنه،گریپیوس را شاهزاده نقره ای و یا خدای سپید شماره یک می نامد. میس را خدای سپید شماره دو و لوکوربوزیه زا به دلیل گرایش به فرم های ساده خالص، مسیو خالص می خواند.

ولف در کتابش حتی ونتوری را نیز به دلیل اینکه به اعتقاد ولف، به طور کامل و قاطع از معماری مدرن نبریده است، ملامت می کند.

دلیل مخالفت ولف با معماری مدرن این بود که او معتقد بود معماری مدرن، جز به وجود آوردنِ” جعبه های شیشه ای” هنر دیگری نداشته است. علاوه بر این،معماران مدرن، پول و سرمایه صاحبکاران را هدر می دهند، بدون آنکه به انها امکان دهند درباره چگونگیِ سرمایه گذاریِ خود، اظهارنظر کنند(خودسری معماران مدرن).

۴. پرنس چارلز، ولیعهد انگلستان :

معترض دیگربه معماری مدرن، پرنس چارلز، ولیعهد انگلستان است که با انتشار کتاب و فیلمی با عنوانِ “نگاهی به بریتانیا“، در ۱۹۸۹، اعتراض خود را علنی کرد.

عمده انتقادات به معماری مدرن
عمده انتقادات به معماری مدرن در دهه۱۹۶۰- از منظر دکتر مزینی

 

چارلز معتقد بود اگر آدمی رابطه خود را با گذشته از دست بدهد، روح خود را از دست داده است؛ دلیل اعتراض او به معماری مدرن، هم همین گسست معماری مدرن از گذشته است.

آنچه پرنس را خشمگین کرد عدم توجه معماران مدرنِ انگلستان، به میراث تاریخی کشور بود و تبعیت از روالی بود که در سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰، معماری را به ساختمان هایی فاقد روح، فاقد زیبایی و فاقد گذشته، بدل کرده بود.

چارلز معتقد است معماران مدرن از اصول پیشگامان معماری مدرن، تقلید و تبعیت کورکورانه دارند. او در مقابل آثار معماریِ معمار مصری، حسن فتحی و شاگردش الوکیل را تحسین و تمجید می کند.

دکتر مزینی در ادامه بحث، درباره این مسئله صحبت می کند که اعتراضاتی که به معماری مدرن صورت گرفته، اغلب از یک یا چند جنبه و گاه با اغراق صورت گرفته است و کسی به ریشه ها و دلایل ضعف های مطرح شده، نپرداخته است.

او در این رابطه یک سوال تامل برانگیز، مطرح می کند : شکست معماری مدرن از چه رو بوده است؟ و یا به عبارتی دلایل شکست معماری مدرن، کدام اند؟ و اصولا این شکست به گونه ای که مخالفان، مطرح می کنند، تا چه حد و اندازه، صحیح است؟

دکتر مزینی معتقد است بی اعتنایی به پاسخ این پرسش ما را به سمت سکونِ دیگری، سوق می دهد؛ چرا که یکی از دلایلی که اغلب در رد معماری مدرن اعلام می شود، عدم توجه آن به خواستها و نیازهای مردم بود. آیا در گرایش های تازه( جریان پست مدرن)، همین عدم توجه (حتی در مواردی با شدت بیشتر)، ظاهرنمی شود؟

“آیا در گرایش های تازه(جریان پست مدرن)، نیز عدم توجه به نیازهای مخاطب ظاهر نمی شود؟”

او بر این باور است برچسب هایی همچون سازشِ پیشگامانِ معماری مدرن با کمونیسم، فاشیسم و سرمایه داری کهنه شده و پایه و اساسی ندارد. همچنین منفعت مادی را نیز رد می کند. چرا که می بینیم اغلب پیشگامان معماری مدرن، در تهیدستی جان سپردند و برخی هم در سال های آخر عمر خود به موفقیتِ نسبی رسیدند.

در این مسیر عواید مادی، بیشتر نصیب پیروان و مقلدانِ مدرن شد؛ یعنی شرکت های بزرگ معماری که با استفاده از عقاید رواج یافته پیشگامان معماری مدرن، به عواید مادّی خوبی رسیدند.

او در ادامه فصل به ریشه ها و بنیان های شکل گیری معماری مدرن می پردازد که موضوع مقالات بعدیِ ماست.

فایل pdf بخش اول- فصل اول کتاب از زمان و معماری :

از زمان و معماری- انتقادات به معماری مدرن-۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

برچسب ها:
از زمان و معماریاعتراضات به معماری مدرنانتقاد از معماری مدرنانتقادات به معماری مدرنتاریخ معماری معاصرخلاصه کتاب از زمان و معماریدکتر منوچهر مزینیدلایل شکست معماری مدرنمعماری معاصر

دانلود فایل

کاربر گرامی رسانه معمار،لطفا برای دریافت لینک دانلود اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید.