در این مقاله با خلاصه  معماری مصر از  نگاه شولتز کتاب معنا در معماری غرب، در خدمت شما همراهان گرامی هستیم.

به شما همراهان گرامی، مطالعه مقالات معماری مصر در دوره پادشاهی کهن،پیشگفتار کتاب معنا در معماری غرب، پیشگفتار کتاب گزینه ای ازمعنا: معماری و مکان و همچنین خلاصه فصل دوم از این کتاب با عنوان معنا در معماری(مدرن) ورا پیشنهاد می کنم.

در انتهای مقاله لینک دانلود رایگان پی دی اف کتاب هنر در گذر زمان، نوشته هلن گاردنر، خلاصه فصل دیباچه و خلاصه بخش اول فصل دنیای کهن از این کتاب را قرار داده ایم. 

 معماری مصر از نگاه شولتز :

 

خلاصه معماری مصر، کتاب معنا در معماری غرب

فصل اول کتاب، شولتز به معماری مصر، از منظر مقدمه، منظر و سکونتگاه،پرداخت، بنا، تصور فضا و سیر تحول آن، معنا و معماری، نمونه ها می پردازد.  در پیشگفتار کتاب، مترجم دکتر قیومی، به معرفی شولتز و دیدگاه های او در باب معماری، می پردازد؛ سپس بخش های ثابت هر فصل را که شولتز از آن منظر به سبک های معماری پرداخته است، بیان می کند؛

متناظر با نوع طبقه بندی شولتز، ما نیز مباحث معماری مصر را در ۴ بخشِ جهان بینی مصریان، نمود جهان بینیِ مصریان در معماری مصر، مصادیق معماری مصر، تصور فضا و سیر تحول آن، دسته بندی می کنیم.

بحث اول پیرامون نوع نگرش و جهان بینی مصریان است و در ادامه درباره رابطه این جهان بینی با معماری حاصل از آن، صحبت می کنیم.

خلاصه معماری مصر شولتز
خلاصه معماری مصر شولتز

۱.جهان بینی مصریان :

در فرهنگ مصریان،عناصر طبیعی، نقشی محوری و پررنگ دارد؛ تا آنجا که در سرزمین مصر، خدایان اصلی مبین این عناصر طبیعی اند. در این فرهنگ، نیروی اصلی خورشید است. هوا و رطوبت، آسمان و زمین، فرزندان خدای خورشید هستند. همچنین، در تمدن مصر باستان، انسان و طبیعت، یکی هستند.

مصریان روابط بس منظم و مدوّن را ترجیح می دادند؛ این پسند تا اندازه ای ناشی از جغرافیا بود.  سرزمین مصر، جغرافیای خاص دارد؛ بین صحرا و دریا. از طرفی مصریان، برای مدیریت طغیان رود نیل، این استبداد محیطی، نیازمند تلاشی مشترک، دائمی و انضباطی سخت بودند.

در فرهنگ مصری، هر موجود، جزئی از یک نظام عام است که بایستی از این کلّیت، در برابر دگرگونی محافظت شود. عامل دگرگونی، زمان و گذر آن است؛ به همین دلیل مصریان سعی می کردند، زمان را به آهنگی جاودانه در درون نظمی ایستا، تفسیر کنند. این آهنگ جاودانه، در قالب بسط فضایی با نظم راست گوشه، تجسم می یابد. این بسط فضایی، به طرز نمادین، به عالم پس از مرگ،نیز می انجامد.

“انسان مصری، همواره ثابت بوده است و تا ابد استوار بر راه خویش. این معنا در بناهای باشکوهِ کلان سنگیِ آنان، بیان شده است. بناهایی که نماد جامعه ای یکپارچه با وضعی مشابه این بناهاست.”

جهان بینی مصریان
جهان بینی مصریان

 

رابطه منظر و سکونتگاه :

سرزمین مصر دارای ساختار جغرافیایی ساده و منظمی است که این ساختارِ  ساده، مبنایی برای بیان نمادین معانی اصلی وجودی، فراهم می کند. در محیط کالبدی، این مبانی در قالب محوطه هایی محصور، با ساختار محوری و راست گوشه، تعیّن یافته است.

۲.نمود جهان بینی مصریان در معماری آن :

“بر معماری مصر، شکل های حجمی ساده و سازمان مهندسیِ استوار، غالب است.هدف معماری مصر در دو واژه نظم و پایداری، تعریف می شود.”

در نظام نمادین معماری مصر، عناصر عمودی و افقی، وحدت می یابند تا فضایی راست گوشه را پدید آورند که در همه طرح ثابت می ماند که به این فضای راست گوشه، می توان صفتِ فضای مطلق را داد.

معماری مصر علاوه بر خصوصیت نظام ایستا با مختصات راست گوشه، از یک انتظام محوری نیز برخوردار است. داشتن سازماندهی راست گوشه و محوری، همزمان ، هر دو در خدمت یک هدف اند : محیطی پایدار با اعتباری سرمدی و جاودانه.

اهداف معماری مصر
اهداف معماری مصر

بنا :

میل به ارائه نظمی سرمدی در قالب صورت نمادین، اقتضا می کند که مصریان تداوم حیات بعد از مرگ را نشان دهند. به همین علت است که مقبره و معبد-مقبره، یعنی سراهای ابدیت، نوع اصلی بنا در مصر باستان، بوده است. معبد با نظام محوری و راست گوشه خود، بیان مستقیمِ جهان مصری ست.

پلان معبد، اصولا شامل ۳ قسمت است : حیاط رواق دار، تالار ستون دار و مقصوره که بر یک محور قرار دارند.

عموما تالارها، سرپوشیده اند و سقفی مزیّن به نقش ستاره دارند. این ترتیب و انتظام اجزای معبدِ مصری، نمادین است و به نوعی بیان مسیر زندگی در جهان بینی مصری ست.

قسمت های مختلف یک معبد مصری
قسمت های مختلف یک معبد مصری

 

“ترتیب و انتظام اجزاء معبد مصری، نمادین است و به نوعی بیانگر مسیر زندگی در جهان بینی مصری است.”

 

ترتیب و انتظام اجزاء معبد مصری، نمادین است و به نوعی بیانگر مسیر زندگی در جهان بینی مصری است : تالار اصلی، مانند یک تالار ظهور عمل می کند، یعنی جایی که شخص در میان درباریان، ظهور می کند. تالار معمولا از روزنی در میان سقف، نور می گیرد. هرچه به سمت درون معبد برویم، فضاها کوچکتر می شوند. کف بالا می رود و سقف پایین می آید. در نهایت، مقصوره، مانند حجره ای مسدود در انتهای محور، ظاهر می شود که در دری کاذب و نمادین که در دیوار غربی کنده اند، اما امکان گذر نیست، قرار دارد. این تفسیر مسیر زندگی در نگاه مصریان است که نهایتش، نه فضایی باشکوه،بلکه بازگشت ابدی به مبداء است.

هرم، تعبیری یادمانی ست از مقبره ساده ترِ مصطبه ای، که خودِ مصطبه از مقبره خاکی اولیه، نشئت می گیرد. در این مسیر ممتد تجرید، دریافتی از حجم قوی و ماندگار، در قالب روابط ۳ بعدی تمام عیار، به بیان نمادین درآمده است.

به طور کلی، بناهای مصر، ترکیبی از ۴ نیت اصلی را ارائه می کنند : واحه محصور، حجم ماندگار و کلان سنگی، نظم راست گوشه،معبر یا محور.

پرداخت :

شیوه های ویژه پرداخت در معماری مصر، طبیعتا از میل مصریان به ارائه جهانی سخت منظم، نشئت گرفته است.

دلیل استفاده مصریان از نقش مایه های گیاهی این است که به هر جنبه از زندگی، صورتی مطلق و سرمدی بدهند.

پرداخت عبارت است از تقسیم شئ به اجزاء و در همان زمان، پیوستن آن اجزاء به هم. هر کلیتِ پرداخته، باید متشکل از اجزائی باشد که هریک از آنها، در آن کل، وظیفه ای خاص دارد. اما این اجزاء بیش از آنکه مستقل باشند، به هم وابسته اند. در معماری مصر، اولین تلاش آگاهانه و منظم، در چنین پرداختی، صورت گرفته است.

هنرمندان دوره سلطنت قدیم، نقش برجسته های نمادینی، پدید آوردند؛ منظور از این نقش برجسته ها، نشان دادن این بود که اعمال آدمیان و خدایان، نمود و بیانگر نظمی مطلق و الهی است شاید بتوان گفت این هیئت ها، بر مبنای اراده ای فردی عمل نمی کنند، بلکه بازیگران صحنه هایی با ماهیت جهانی و هنجاری اند.

چشم گیرترین ظهور میل به پرداخت در معماری مصر، در تنوع پرمایه ستون ها یافت می شود. صورت ستون ها، غالبا از صور گیاهی نشئت می گیرد: گونه های بسته و بازِ ستون های پاپیروسی و نیلوفری، به علاوه ستون های نخلی. اگر چه ستون ها، وظیفه سازه ای داشته اند؛ در اصل نشان های حاصل خیزی و نمادهای سرزمین و گیاهان مقدسی بوده اند که از خاک حاصلخیز، رُسته اند (بیرون آمده اند) تا به آن دیار و ساکنانش، امن و بقاء و دوام عطا کنند.(ستون در معماری مصر : سازه ای و نمادین). این معنای نمادین، با مفهوم حجم و صلبیت و اندازه که مظهر ماندگاری بود، ترکیب شد.

 

سرستون زنگوله ای شکل مصر باستان
سرستون های تزئینی مصر باستان

 

سرستون های مصری
سرستونهای معماری مصر که برگرفته از طبیعت نیل هستند.

سرستون های غنچه ای معماری مصر
سرستون های غنچه ای معماری مصر

زبان صُور معماری در مصر،انسجامی منطقی دارد، از کلی ترین مرتبه گرفته تا جزئیات پرداختی. این انسجام، بسیار ساده و عبارت است از حاکمیت عمومی نظم راست گوشه.

۳.مصادیق معماری مصر :

سقره :

معماری عظیم سنگیِ مصر، در سقره، جنوب قاهره، زاده شد. یعنی در جائیکه بقایای چشم گیر مجموعه مقبره عظیم شاه زوسر، وجود دارد. نام سازنده این مجموعه، آمنهوتپ است. او را نخستین معمار تاریخ می دانند : آمنهوتپ، کاهن اعظم، وزیر بزرگ و فردی خلاق بود که جهان بینی مصری را در معماری اش، تعین بخشید.

 

مجموعه سقره، متشکل است از محوطه ای محصور و مستطیل شکل به ابعاد ۲۷۸ *۵۴۵ متر که دیواری به ارتفاع ۱۰ متر، از سنگ آهک بر گرد آن است. در درون این محوطه، هرمی پلکانی با قاعده مستطیل شکل و ارتفاع بیش از ۶۰ متر و چند بنای کوچکتر، گرداگرد تعدادی حیاط است. در جبهه شمالیِ هرم، معبد-مقبره شاه زوسر و نیز نمازخانه ای در سرداب است که مجسمه کا(ka) ی او، آنجاست. انتظام کلی مجموعه، کاملا راست گوشه است، اما مبتنی بر تقارنِ محوری نیست.

مجموعه هرم پلکانی زوسر
مجموعه هرم پلکانی زوسر

پرسپکتیو مجموعه هرم پلکانی زوسر
پرسپکتیو مجموعه هرم پلکانی زوسر-سقاره مصر

 

استفاده از بناهای کاذب، ماهیت نمادین مجموعه را نشان می دهد. ساختار اصلی، مجموعه سقره، تعیّن نمادین جهان مصری است که از طریق استفاده از سنگ بادوام و نظام راست گوشه، اعتباری سرمدی به آن داده بودند. سقره، تاریخ معماری را با تسلط بر صور معنادار و استفاده از آنها، آغاز می کند.

هرم پلکانی زوسر، سقاره مصر
منظرهرم پلکانی زوسر، سقاره مصر

جیزه :

پس از مقدمه ای نسبتا تردیدآمیز بر اندیشه هرم، در هرم پلکانی سقره، در جیزه نخستین هرم های تمام عیار، ظاهر شد. در این هرم ها، جهات عمودی و افقی، متحد شده اند تا ترکیبی واقعی پدید آورند.

این سه هرم بزرگ، مضمونی کاملا پخته را بیان و بر آن تاکید می کنند. بناهای کوچکترِ این مجموعه هم میل به صورت حجمیِ واضح و بنیادی را نشان می دهند.

مجموعه واقع در جیزه متشکل است از سه واحد مشابه که با جهت گیری یکسان، در کنار هم قرار گرفته اند. هریک از آنها متشکل است از یک هرم که خود مقبره است؛ یک معبد – مقبره در جلوی آن، که از آن برای نیایش و عرضه پیشکش به صاحب مقبره، استفاده می کردند.

معابد مقبره ای، انتظامی محوری دارند و حیاطی رواق دار در میان.صفت ممیز (جداکننده) مجموعه های واقع در جیزه، میل بی سابقه به صورتهای خالص و ساده است. از جزئیات پرداختی و تزئینات، چشم پوشیده اند تا بر تاثیر سطوح صاف و شکل های سه بعدی، بیفزایند. فضاهای جیزه، چنان می نماید که گویی آنها را از توده های عظیم سنگ، تراشیده اند.

تحول از سقره تا جیزه را می توان به ترک گفتنِ نقش مایه های صورت نگاشتی، ایجاد نظام بندی بیشتر در فضا و تجرید فزاینده، تعبیر کرد. تجریدی که بر مضامین اصلی سازمان راست گوشه و مسیر محوری، تاکید می کند.

هرم حاصل ترکیب قدرت ذاتی کلان سنگی با حجمی جاودانه است. چنین حجمی هنوز هم حامل پیامی انسانی از معنایی سرنمونی است.

اهرام ثلاثه مصر
اهرام ثلاثه مصر

دیرالبحری :

بین تکمیل بناهای جیزه و احداث معبد – مقبره ملکه حتشپ سوت، در دیرالبحری، در سلسله ۱۸، هزار سال فاصله است. در این زمان، نظام ساختمانی تیرپوش، جانشین حجم کلان سنگی شد. در میانه این مسیر تحول، معبد-مقبره منتوهوتپ، ساخته شده که هرمی نمادین در درون تالار ستون دار، واقع شده و آن را فراگرفته است.

در معبد ملکه حتشپ سوپ، هیچ هرمی در کار نیست و به جای آن، یک رشته تختان رواق درا، به صورت پلکانی،در جلوی کوه بزرگ غرب مجموعه، افراشته اند. این معبد-مقبره در امتداد یک محور طولی، انتظام یافته است که ادامه محور اصلی معبد آمون در جانب (طرف) دیگر نیل است.

در این دوره، نظام راست گوشه را دیگر بر سطوح حجم های کلان سنگی، نکشیده یا حک نکرده اند؛ بلکه در تکرار آشکار و صریح ستونها و تیرها، محقق ساخته اند. پس امنیت وجودی، دیگر نه به واسطه حجم های فناناپذیر، بلکه در قالب نظم تجریدیِ تکرارپذیر، به بیان نمادین درآمده است.

تکرار واحدها در معماری مصر، مانند تکرار یکسان و رسمی اذکار برای مردگان… همه جزئی از یک چیز بود : طلب خوف آورِ یقین.

در اینجا، پرداخت بسیار متنو تر و ظریف تر از پرداخت بناهای کلان سنگیِ سلسله چهارم است. در دوره سلطنت میانه، ستون ها به نماد بعد عمودی، تبدیل می شوند.

معبد مقبره ملکه حتشپ سوت
معماری مصر-معبد مقبره ملکه حتشپ سوت

 

مدینه هَبو: 

آن خلوص و دقت اصیلی که در آثار سلسله ۱۸ بود، در این دوره از دست رفت. در مدینه هبو، خود معبد صرفا، هسته شهر مقدس کاملی است که از بسیاری جهات، شبیه مجموعه زوسر در سقره است.

معبد- مقبره رامسس سوم، در مدینه هبو قرار دارد.وقتی به سمت مقصوره می رویم، اتاق ها کوچکتر می شوند و سطح کف بالا می آید. این مسیر به سکوس (مکان مقدسِ) تاریکی، ختم می شود. این قانع کننده ترین تفسیر معمارانه سلوک دینی است.

میل به تکلفی که در مدینه هبو دیده می شود، در طی دوره سلسله بطلمیوسی، رشد بیشتری یافت و وجه شاخص آخرین معابد مصری، تزئینات متکلف و مصنوع و درهم رفتن خاص عناصر معماری در آنهاست.

معبد هبو- معبد رامسس سوم- معماری مصر
معبد هبو- معبد رامسس سوم- معماری مصر

 

دروازه دوبرجی معبد رامسس سوم
دروازه دوبرجی معبد رامسس سوم

۴.تصور فضا و سیر تحول آن :

در بخش آخر خلاصه معماری مصر از کتاب معنا در معماری غرب، به سیر تحول فضا در این معماری از منظر شولتز می پردازیم :

نظام فضایی مصریان، بیان گر نظامی بی نهایت و مطلق است.

بیشتر اندیشه های صوری اصلی معماری مصر، از همان آغاز در سقره یافت می شود. از قبیل محوطه تعریف شده تالار محوری، حیاط، حجم کلان سنگی، نظم راست گوشه و حتی وسایط اصلی مانند ستون و قاب و ابزار و طرّه که به صورت کم و بیش تصادفی، ترکیب کرده اند. و استقرارِ محوری کلی، در کار نیست.

در دوره سلطنت میانه، نیت مفهوم سازیِ کلی تر فضای معماری، به ظهور واحدهایی با اجزای تکراری، مانند رواق ها و قاب های ممتد، منجر شد. که این رویکر در نهایت، به معبد ملکه هشتپسوت، انجامید که بر ترکیب جامع بناهای عظیم تیرپوشِ دوره سلطنت جدید مقدم است.

در کل معماری مصر، در سیر تحول خود از رویکردی مستقیم و تقلیدی به تعین بخشیدن به روابط مجردتر رسید. گام حساس در این مسیر عبارت بود از : نشاندن شبکه ای نمادین از عناصر عمودی و افقی، به جای حجم سنگین و بی شکل. در دوره سلطنت قدیم، همچنان این شبکه را بر توده حجمی، اعمال می کردند، مانند تالار ستون دار معبد دره ای خفرن. بعدا نقش اصلی را به شبکه راست گوشه سپرند و بناها به نمادهای حقیقیِ نظمی مطلق، بدل شد.

این مسیر تجرید، میل مصریان به نظم و اطمینان را آشکارا برآورده می ساخت. اما این کار با خطر تنزل نمادهای اصلی هنر و معماری، به حد ستون های کلیشه ای محض، همراه بود. در واقع، معابد بزرگ دوره سلطنت جدید، بر این مسیر رشد، مهر خاتمت نهادند و نقشه آنها به دستوری بدل شد که تا زمان افول فرهنگ مصری، پیوسته تکرار می شد.

معمولا عقیده بر این است که در معماری مصر، از فضا اجتناب می شود و زبان صوری آن بدوا، بر روابط حجمی، مبتنی است. بله، معماری مصر دارای فضاهای درونیِ دربرگیرنده نیست، اما این بدین معنا نیست که مصریان دچار فضاترسی بوده اند. میل بنیادی به فضای مسدود از تجربه نیاز به “درجایی بودن”، نشئت می گیرد. یعنی نیاز به فضایی درونی.

اما مصریان در فضایی که از این طریق پدید می آمد، سکونت نمی کردند. فضا صحنه ای شد برای سرگردانی جاودانه. این معنا نه تنها در محور طولی، بلکه در فضاهای واسط میان عناصر حجمی و توپر، مثلا فضاهای بین ستون های تالارهای ستون دار، به بیان نمادین درآمده است.

این فضاهای واسط، اغلب کوچکتر از حجم قسمت های توپر است. در نتیجه این فضاها، تقطیع می شود و آرامش پدید نمی آورد. با این تعبیر، حجم های توپر، مهمتر از فضاهاست. اما قسمت های توپر، در خدمت تعریف روابط فضایی است، همان روابط جامع و کامل.

در درون نظام راست گوشه کلی، عناصر فضایی( مانند حیاط ها، تالارها و دهلیزها) همچنان، نسبتا مستقل و جدایند و پیوستگی و تداوم واقعی ندارند.مجموعه دروازه های دوبرجی یا دروازه های ساده، بر حرکت بریده بریده ناشی از سرگردانیِ مصریان، تاکید می کنند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

برچسب ها:
اهرام ثلاثهتاریخ معماری جهانخلاصه کتاب معنا در معماری غربخلاصه معماری مصرمعبد ملکه هتشپسوتمعماری جهانمعماری مصرهرم پلکانی زوسر

دانلود فایل

کاربر گرامی رسانه معمار،لطفا برای دریافت لینک دانلود اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید.