چکیده مقاله : 

هنر نقاشی و پیکرتراشی معماری یونان در دوره های مختلف هنری موضوع این مقاله است.خانم هلن گاردنر دوره های هنری یونان باستان را به ۵ دوره هندسی،کهن،گذار،کلاسیک(آغازین و پسین) و دوره هلنی(هلنسیم) دسته بندی می کند.

هنر نقاشی و پیکرتراشی در یونان باستان
هنر نقاشی و پیکرتراشی در یونان باستان
تیترهای مقاله :

درباره هنر یونان 

دوره های هنری یونان 

دوره های هنری یونان ۱) دوره هندسی 

دوره های هنری یونان ۲) دوره کهن 

پیکر تراشی دوره هندسی و کهن

دوره گذار

دوره هلنی

دوره کلاسیک

هنر نقاشی و پیکره تراشی در یونان باستان :

درباره هنر یونان :

هنر یونانی با فرهنگ یونانی، ترکیب فشرده ای از اضداد و گونه ای هماهنگی میان عاطفه عمیق و نظام منطقی، شکل می دهد. روشنی و تقارن هنر یونانی، سرد نیست بلکه خیره کننده است؛ شکل هایش می توانند دقیق و مطابق اصول ریاضی و در همان حال سرشار از زندگی باشند.ما در هنر یونانی می توانیم “سبک های یونانی” و سیر تکامل آنها را بشناسیم و از هم تشخیص دهیم. در واقع اینکه چیزی به نام سبک یونانی پدید آمد و تکامل یافت، مهم است؛ چرا که به طور مثال تکامل در هنر مصر، بسیار جزئی بود و الگوی مراسم آئینی و شکل ها در هم نشکست. و البته می دانیم یک عامل مهم در ظهور ناگهانی یونان بر اوج پیشرفت تاریخی، شالوده تمدن های کهن مصر و بین النهرین بود.یونانیان از این تمدن های کهن، اندیشه ها و مضامین، میثاق ها و مهارتهای جدید را جذب کردند اما از همان ابتدا این دستاوردها را به سمت آزمایش گری و تجربه اندوزی بردند.

دوره های هنری یونان :

خانم گاردنر در کتاب هنر در گذر زمان، دوره های هنری یونان را این طور دسته بندی بندی می کند :

۱.دوره هندسی(۷۰۰-۱۰۰۰ق.م)

۲. دوره کهن(۴۹۰-۶۱۰ق.م)

۳.دوره گذار(۴۸۰-۴۵۰ ق.م)

۴. دوره کلاسیک شامل دو دوره :

۴-۱) دوره کلاسیک پیشین(آغازین)(۴۰۰-۴۵۰ق.م)

۴-۲) دوره کلاسیک پسین(۴۰۰-۳۲۳قوم)

۵.دوره هلنی(هلنیسم-یونان مآبی)(۳۲۳-۳۰ق.م)

دوره های هنری یونان ۱) دوره هندسی :

۱.دوره هندسی :سفال گری، بهتر از هر وسیله هنری دیگری، دوره میسنی پسین( دوره نابعد میسنی) را به دوره تاریخی یونان پیوند می دهد. به این ترتیب، مطالعه هنر یونان از بررسی نقاشی های گلدانی این دوره آغاز می شود.در گلدان ها و ظروف سفالیِ دوره کهن یونان، انسان نخستین بار، موضوع مطالعه ژرف تحلیلی شده است. در واقع همان طور که انسان محور اندیشه و علاقه هنر یونانی است، پیکره آدمی نیز در جداره ظروف، موضوع اصلی هنر بوده است. همان طور که فیلسوف پرسش هایی درباره طبیعت انسان و هدف زندگی مطرح می کند، هنرمند نیز در این باره که انسان چگونه به هم نوعان خود نگاه می کند، شروع به پژوهش می کند.

گلدان دیپولون- از هنر یونان
گلدان دیپولون- دوره هندسی یونان

اگر در تمدن های کهن، برجستگی ها و خطوط چهره آدمی مهم بود و به تصویر در می آمد، در هنر یونان، مشاهده حالت و جنبش بدن در جریان زندگی، اهمیت دارد؛ هرچند این تحول ناگهانی به وجود نیامد و صدها سال طول کشید.

نقاشی روی ظروف سفالی دوره هندسی: قدیمی ترین کوزه دو دسته به نام آمفورا، به سده ۱۰ ق.م تعلق دارد. این کوزه نماینده نخستین مراحل شکل گیری سبک هندسی است.در گلدان دیپولون[۱]، متعلق به سده ۸ ق.م (دوره اوج گیری سبک هندسی)، پیکره انسان ظاهر می شود. شکل ها دقیق، منظم و هندسی اند و پیکره های بی نهایت انتزاعی در مجاورت دسته های گلدان دیده می شوند.

نوع دیگری از کوزه ها و گلدان های یونانی که مخلوط کن نامیده می شد، در مقایسه با آمفورا، بدنه ای بزرگتر و دهانه ای گشادتر داشت. در نمونه ای از این مخلوط کن که از همان گورستان دیپولون به دست آمده(مخلوط کنِ دیپولون)، تعداد پیکره ها به طرز چشم گیری افزایش یافته است که حکایت از کشف دوباره دارد. پیکره ها در حال تشییع جنازه هستند. جنگاوران در پشت سرشان با دید روبه رو ترسیم شده اند.

گلدان مخلوط کن دیپولون
گلدان مخلوط کن دیپولون- دوره هندسی یونان

گلدان مخلوط کن
جزئیات گلدان مخلوط کن دیپولون- دوره هندسی یونان

دوره های هنری یونان ۲) دوره کهن :

گسترش دامنه روابط بارگانیِ یونانی ها آنها را با تمدن های باستانی خاور­زمین آشنا کرد؛ که پیامد آن در هنر به وجود آمدن دوره کهن یا شیوه خاورمآبی به جای دوره هندسی بود. در این دوره شاهد ظهور جانوران و هیولاهای مرکبِ تمدن بین النهرین و مصر در سطح گلدان ها هستیم؛ شیر، ابوالهول، شیر بالدار و آدم تنه اسبی.

نقاشی روی ظروف سفالی دوره کهن:

کوزه ای که از شهر الئوسیس به دست آمده، یک نمونه از شیوه خاورمآبی است که حکایت از گسست کامل از شیوه منظم هندسی دارد.بیشتر سطح این گلدان را پیکره ها تشکیل می دهند با خطوط قوسی. همچنین ترتیب نمایش موضوعات سست و تقریبا از هم گسسته است. روی این گلدان داستان کور کردن غول یک چشم(پولموفموس) به دست اولیس است که بزرگترین بخش های سطح ظرف را اشغال می کند و بخش های تزئینی محدودتر می شود. تجسم تصویری حماسه ها تا چندین سده بعد نیز در سطح گلدان ها دیده می شود. می توان گفت:

مضامین و موضوعات هومری، در دوره رونق شیوه هندسی به صورت حماسه های بزرگ، گردآوری شدند؛ شیوه خاورمآبی، سرآغاز در هم آمیزی آنها و کسب محبوبیت همگانی برای آنها در یونان است.”

گلدان الئوسیس
گلدان الئوسیس هنر دوره کهن یونان

در دوره شیوه های هندسی و کهن، در سراسر منطقه اژه، چندین مرکز سفال سازی تشکیل شد. آتن بعد از ۵۵۰ ق.م به مرکز اصلی سفال سازی و بزرگترین صادرکننده ظروف سفالی در حوضه دریای مدیترانه تبدیل شد. گلدان ها شکل های متنوعی داشت(حدود ۶ یا ۷ نوع) با عملکردهای متفاوت.

گلدان فرانسوا احتمالا ظریف ترین نمونه موجود از یک گلدان مخلوط کن متعلق به دوره کهن است؛ بیش از ۲۰۰ پیکره گراگرد گلدان در چندین ردیف ، کشیده شده است. این پیکره ها یکی از نخستین جلوه های تصویریِ شکل ها و شخصیت های دین یونانی را نشان می دهد. موضوع عروسی پلئوس در معیت خدایان است. پهن ترین ردیف گلدان که نزدیک گردن ظرف قرار گرفته، نشان از بازگشت به انضباط و رسمیت شیوه هندسی، بعد از شیوه سست و از هم گسستۀ خاورمآبیِ دوره کهن است.تزئین گلدان فرانسوا، شکل ابتداییِ شیوه معروفِ نقش سیاه یا سیاهگون[۱] است که کامل ترین و عالی ترین نوع این تزئین را در داخل ظرف آبخوریِ دو سته کولیکس می بینیم.(حدود ۵۲۵-۵۵۰ ق.م)؛ که موضوع آن نقش دیونوسوس(نیروی شرّ) در کشتی است[۲]. بادبان این کشتی نشان از یک انقلاب در هنر می دهد؛ چرا که تصویرگر بادبان را همان طور که در واقعیت هست، ترسیم کرده است؛ در حالیکه باد به آن وزیده و شکم داده است؛ که این آگاهی نسبت به حضور فیزیکی طبیعت را نشان می دهد.هنر یونانی از این به بعد نشان خواهد داد که بر دامنه ادراکش از طبیعت فیزیکی به گونه ای که حس بینایی آدمی تشخیص می دهد، افزوده شده است.

گلدان فرانسوا از هنر یونان-خلاصه کتاب هنر در گذر زمان
گلدان فرانسوا

آبخوری کولیکس از هنر یونان
آبخوری کولیکس از هنر یونان

در حدود سال ۵۳۰ ق.م شیوه نقاشی جدیدی ایداع شد به نام نقش سرخ گون، که عکس شیوه نقش سیاه گون بود؛ یعنی زمینه را سیاه می کردند و پیکره ها و نقش ها را به رنگ قرمز نگه می داشتند. به عبارتی، پیکره های انسان و جانوران، مانند نور و هوا روشن اند و درخشش شان در زمینه سیاه، جلب توجه می کند. این روش نقاشی را منسوب به آندوکیدسِ نقاش می دانند.

یکی دیگر از برزگترین نقاشان شیوه سرخ گون در اواخر سده ۶ ق.م، ائوفرونیوس[۱] است که در یک کوزه مخلوط کن، هرکول را در حال خفه کردن آنتایوس غول می بینیم. این هنرمند عمرش را صرف مطالعه تشریحی اندام های بدن کرد که در اثر ذکر شده(هرکول آنتایوس را خفه می کند)، مشهود است.

گلدان هرکول آنتایوس را خفه می کند
گلدان هرکول آنتایوس را خفه می کند

رقیب و هم عصر ائوفرونیوس، ائوتومیوس است که به مسئله تجسم شکل بر روی سطوح محدب و مقعر، علاقه داشت. چرخش و پیچش پیکره ها در تصویرسازی گلدانِ شادی کنندگان،نشان می دهد که هنرمند می خواهد آنها را مانند احجامی سه بعدی در نظر بگیرد که در فضایی عمیق تر از سطح تخت و دو بعدی، تحرکی آزادانه دارند و این گسستی است از سنت ماقبل یونانی.

گلدان شادی کنندگان -هنر یونان
گلدان شادی کنندگان -هنر یونان

از ۲۵۰۰ ق.م یعنی زمان ساخته شدن لوح آرایش نارمر در تمدن مصر، تا این زمان، پای پشتیِ پیکره( پای نادیدنی) را جلو می گذاشتند تا گام برداشتن را نشان دهند؛ که اگر بخواهیم پیکره نیم تنه را با نمای تمام رخ نشان دهیم، بهترین شیوه است. اما ائوتومیوس در تصویرسازی گلدان شادی کنندگان، این قاعده را شکست و پای مرئی پیکره را جلو آورد تا آن را با نمای سه چهارم از پشت، نشان دهد.

و هنرمند دیگر، برگوس نقاش، نیز در موضوع رقصندگان در ۴۹۰ق.م گامی بزرگ برداشت. او برای اولین بار پیکره ای گام بردارنده را در حالیکه پای مرئی اش(پای بخش جلویی) را جلو گذاشته و شانه اش را به طور مورّب رو به بیننده گردانده است، نشان می دهد. این آفرینش نخستین حالت ایستایی متعادل در تاریخ نقاشی است.

گلدان رقصندگان برگوس
گلدان رقصندگان برگوس از هنر یونان

نکته : اینکه هنرمندان یونانی آثارشان را به نام خودشان امضاء می کردند، بُعد دیگری از آگاهی رشدیابنده یونانیان است که در علاقه به نمایش پیکره های انسان نیز دیده ایم.

نکته : به طور کلی موضوع رقصندگانِ نیمه شنگول و خوشحال،موضوعی نسبتا رایج بر روی ظروف سفالی متعلق به دوره های کهن پسین و کلاسیک پیشین است.

پیکر تراشی دوره هندسی و کهن:

گرایش های تکامل پیکرتراشی در یونان، مانند گرایش هایی که در نقاشی سفالینه ها دیدیم، قابل دسته بندی اند. قدیمی ترین پیکره ها به سده ۹ ق.م مربوط می شوند که شبیه سازی های کوچکی از جانوران و پیکره انسان هستند.( از مصالحِ مس،مفرغ،سرب،عاج و گِل پخته.)

در پیکره جنگاوری مفرغی از آکروپلیسِ آتن و متعلق به سده ۸ ق.م،تمام ساده نمایی های شیوه هندسی دیده می شود.این پیکر،یکپارچه ریخته شده است که به نظر نیزه ای در دست بالا برده و یک سپر در دست پایینی اش داشته است.

برخی از هنرشناسان براین باورند که این تندیس های ریز اندام با الهام از تندیش های ریزاندام سوری ساخته شده اند،اما یک تفاوت مهم وجود دارد: پیکره های یونانی برهنه اند و پیکره های سوری، لُنگ به خود بسته اند؛ که این نشان از علاقه ذاتی هنرمندان یونانی به زیبایی طبیعی پیکره انسان در مقابل سنت تعصب آمیز هنرمندان خاور نزدیک دارد.

پیکره جنگاور مفرغی - هنر یونان
پیکره جنگاور مفرغی – هنر یونان

پسر و دختر یونانی :

پیکره مفرغی جوانی مربوط به حدود ۶۸۰ ق.م سرآغاز دوره کهن است. این پیکره پیشتاز پیکره های ایستاده ای است که بعدها به نام کوروس،کوره و کروسیوس ساخته شدند.

تندیس بزرگ ایستاده به اندازه طبیعی،اولین بار حدود ۶۰۰ ق.م در مراحل اولیه دوره کهن به ظهور رسید. پیدایش این گونه تندیس،با مرحله خاورمآبی در نقاشی سفالینه ها،همزمان است و احتمالا از تمدن مصر و بین النهرین الهام گرفته شده است.

یکی از اولین نمونه های این گونه تندیس بزرگ و آزاد ایستاده،پیکره هرا از ساموس است، با بلندی ۱۹۰ سانت و شکلی استوانه ای که احتمالا از بین النهرین اقتباس شده است.این الهه به حالت تمام نما از روبه رو دیده می شود.پاهایش یه همدیگر چسبیده اند.هنرمند به تزئین سطح کار اهمیت داده است،به طوریکه ایستایی بخش های پایینیِ هیکل با تحرک بخش های بالایی در تضاد است.

پیکره هرا از ساموس
پیکره هرا از ساموس

اولین پیکره های مربوط به جوان ایستاده، تندیس های مصری را به یاد می آورند. نکته مهم اینکه اینها انسان هستند و خدا نیستند؛ برخلاف آنچه که زمانی تصور می شد آپولون هستند.

 

هنرمندان مصری و بین النهرین، بدن تندیس شده آدمی را تکه سنگی صاف شده می پنداشتند، اما یونانی ها به بخش های ساختاری یا اجزاء اصلی پیکره و طرز جور آمدن آنها با یکدیگر علاقه داشتند.

“پیکره های یونانی آزاد ایستاده اند و قالب سنگ نگهدارنده مصری را ندارند.یکی از دلایل آزاد بودن پیکره و مستقل بودن آن از سنگ تکیه گاه این است که یونانی ها برخلاف مصری ها به ماندگاری و جاودانگی پیکره نمی اندیشیدند.”

نکته مهم : یونانیان ساختن پیکره های درشت را نه از سر بلکه از بدن انسان آغاز می کنند.این “اندام گراییِ” پیکرتراشی یونان،چندین سده دوام آورد تا سرانجام در رئالیسمی غرق شد که هنرمند را به استفاده از شیوه های بس مناسب تر وادار کرد.

به طور کلی ظهور پیکره برهنه در هنر یونان با تغییراتی بنیادی در فرهنگ و اخلاق یونانیان همراه می شود. در مجموعه تندیس های یونان باستان تا سده ۴ ق.م پیکره برهنه زن یا دختر،به جز چند مورد استثنائی، دیده نمی شود.در واقع هنرمند یونانی پیکره برهنه مرد را ۳۰۰ سال قبل از پیکره برهنه زن شبیه سازی کرده است.هنرمند احتمالا دریافته یود پیکره مرد، ساخت بدن انسان را به مراتب راحتر از پیکره زن نشان می دهد.

در زمان افلاطون برهنگی در عرصه ورزش های میدانی یونانیان رواج داشت. سقراط نیز در کتاب جمهور افلاطون می گوید : “….تجربه نشان داد که روباز گذاشتن همه چیز بهتر از پوشیده نگه داشتن آنهاست….”

“اخلاقی شدن پیکر برهنه یک سنت جدید بود؛ سنت سه هزار ساله متعلق به دوران ماقبل یونانی، مطالعه ساختمان بدن انسان را ممنوع می دانست؛ شاید به این علت که برهنگی نشانه بردگی بود.”

تا اینجا هنر پیکر تراشی یونانی را جدا از هنر معماری بررسی کردیم، اما تزئین ساختمان ها مخصوصا معابد، با پیکره های گوناگون چه به صورت نقش برجسته و چه به صورت سه بعدی، فرصتی را برای آزمایش گری پیکرتراشان فراهم آورد.

دوره گذار :

در سده پنجم و در دوره گذار سی و چند ساله، دولت شهر های یونان با هم متحد شدند و در برابر حملات ایرانیان به یونان، ایستادگی کردند. در واقع یونانیان در اواخر سده ۵ ق.م لشکرکشی خشایار شاه را به عقب نشینی وادار کردند. در این دنیای جدید یونانی ها از آسیا، بربریت،حکومت استبدادی و نادانی روی گردانند و پایه های تمدن جدیدی را برپا داشتند که نوع جدیدی از انسان را به بشریت عرضه کرد.

ونانیان بلافاصله بعد از تسخیر آتن در ۴۸۰ ق.م به پیروزی دریایی بزرگی در برابر ایرانیان در سالامیس دست یافتند.دوره جنگ با ایرانیان که بارها یونانیان را به ابراز شجاعت و پایمردی واداشت، گونه ای عظمت سخت ولی باوقار به وجود آوردند که در هنر آن دوره بازتاب یافته است.مانند پیکره مفرغی مرد ارّابه ران از معبد دلفی حدود ۴۷۰ ق.م و یا دیسک پران حدود ۴۵۰ ق.م.

مرد ارّابه ران جوانی اشراف منش را نشان می دهد که محکم روی دوپا ایستاده و دهنه اسب را در دستش گرفته، در این پیکره روشنی و قطعیت پیکره های دوره کهن احساس می شود.به ویژه در بخش پایینی آن که تاهای لباس تقریبا حالت یک ستون قاشقی دار را پیدا کرده اند.

در تندیس های چهره نگارانه مصری چهره شخص متوفی را می بینیم. چرا که حفظ چهره شبیه سازی شده شخص متوفی به معنی حفظ کا بود. اما با وجود اینکه در نزد یونانیان انسان به خودآگاهی کامل می رسد و پیکره انسان به شکل کمال مطلوب نمایانده می شد،با این وجود خود انسان به عنوان یک فرد، حقیقی یا کامل پنداشته نمی شد و در نتیجه موضوع مناسبی برای شبیه سازی به شمار نمی رود.

به همین علت است که چندان اثری از صفات فردی در تندیس مرد ارّابه ران دیده نمی شود.به گفته برنو اسنل: تندیس های سده ۵، شبیه سازی هایی از انسان های زیبا یا کامل یا انسان های “خداگونه” هستند.

پس گاردنر جملات ابتدایی فصل را اینگونه تغییر می هد: برای پروتاگوراس، انسان مقیاس است. برای هنر، خدایان مقیاس انسان هستند و رسیدن به کمال مطلوب، رسیدن به “خداگونه” است.

از مشهورترین پیکره های این دوره می توان به پیکره مرد ارّابه ران و دیسک پران اشاره کرد.

دوره کلاسیک :

حیثیتی که آتنی ها بعد از دفع حملات ایرانیان به دست آوردند به همراه ناوگان جنگی نیرومندشان آنها را به نیروی مسلط و برتر در منطقه یونان تبدیل کرد.آتن با رهبری پریکلِس، سیاستمداری ماهر و با هوش، به اجتماعی مرفه و مغرور تبدیل شد.دوره کلاسیک،دوره شکوه و عظمت یونانیان در همه عرصه های هنری،به ویژه پیکرتراشی و معماری است.رسیدن به کمال مطلوب و تناسبات هارمونیک،هدف غایی پیکرتراشان و معماری بود.

پیکرتراشی دوران کلاسیک :

گرایش به انسانی کردن جلوه های گوناگون هستی که در سراسر سده ۵ ق.م رواج بیشتری می یافت، در هنر پیکرتراشی سده چهارم، خودنمایی کرد.موضوعات پیکرتراشی از خدایان بزرگ جایش را به خدایان کوچک می دهد و نگرش ناتورالیستی به پیکره آدمی در مرکز توجه قرار می گیرد. از سده پنجم تا سده چهارم،قدرت پرشکوه و طرح عقل گرایانه جای خود را به رخوت عاطفی و شیوه ای از زیبایی دادند که چشم آدمی را بیشتر از مغزش،جلب می کند.

پیکرتراشی در این دوره با معماری عجین است. به طور مثال در سنتوری اغلب معابد مانند معبد پارتنون از مجموعه آکروپلیس،پیکره “سه الهه” را می بینیم که یکی از نمونه های اوج ظریف کاری و دقت و مهارت پیکرتراشی یونان است.

پیکره سه الهه
پیکره سه الهه

پیکره ستون زن در معبد ارختئوم
پیکره ستون زن در معبد ارختئوم

دوره هلنی :

فیلیپ مقدونی، دولت شهرهای آزاد یونان را به انقیاد خود درآورد. پسرش اسکندر که مدتی شاگرد ارسطو بود، بعد از ۱۵۰ سال به ایران سفر کرد و امپراطوری ایران را سرنگون کرد و سراسر خاور نزدیک، از جمله مصر را تسخیر کرد.تسخیر این منطقه پهناور توسط یونان،موجب پیدایش فرهنگ و دوره ای به نام هلنی در تاریخ شد که ملغمه ای شگفت انگیز از اندیشه ها، دین ها و هنرهای شرقی و غربی است. و دوره ای طولانی همراه با سلطه فرهنگی یونان را در پی داشت.مرگ ایکندرسرآغاز تقسیم اکپراطوری پهناور اسکندر در میان سردارانش بود.

مهم ترین مراکز فرهنگی در دوره هلنی،انطاکیه در سوریه،اسکندریه در مصر و پرگاموم در آسیای صغیر بود.فرهنگی بین المللی عامل پیوند دهنده دنیای هلنی و زبانش، زبان یونانی بود.دنیای کوچک و قهرمانانه دولت شهرهای یونان به تمدنی “جهانی” بدل شد.

پیکرتراشی دوره هلنی با همان کیفیت پیشین اما با موضوعات رئالیسم و واقع گرا ادامه یافت.مانند پیکره “پیرزنی از بازار”(سده دوم ق.م) یا پیکره “پسری که غازی را خفه می کند” و یا “مشت زن نشسته”.

 

پیرزنی از بازار- هنر یونانی
پیرزنی از بازار- هنر یونانی

 

پیکره مشت زن نشسته
پیکره مشت زن نشسته-هنر یونانی

پسری که غاز را خفه می کند.
پسری که غاز را خفه می کند.

[۱] به حافظه سپردن نام هنرمندان، اهمیت ندارد. ذکر نام این هنرمندان به این علت بوده است که بدانیم هنرمندان یونانی آثارشان را به نام خودشان امضاء می کردند.

[۲] در شیوه تزئینی نقش سیاه، همان طور که از اسم آن پیداست، نقش ها و پیکره ها سیاه رنگ هستند بر زمینه روشن و سرخ گونه سفال.

[۳] اکسکیاس، سفالگر و تصویرگرِ این ظرف آبخوری، تصویری از دیونوسوس را نمایش می دهد درحالیکه روی کشتی درکنار هدایایش به بشریت لم داده و به همراه دولفین ها به نرمی در آب پیش می رود. او دکل کشتی را در شاخه های یک درخت انگور پیچانده است.

 

[۴] نام این گلدان از محل کشف خود یعنی گورستان دیپولونِ آتن گرفته شده است.

مقالات مرتبط :
نتیجه‌ای پیدا نشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

برچسب ها:
خلاصه کتاب هنر در گذر زماندوره کلاسیک یوناندوره هلنیهلن گاردنرهنر و معماری یونان

دانلود فایل

کاربر گرامی رسانه معمار،لطفا برای دریافت لینک دانلود اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید.